سکس کردی وقتی دیدمش و قیافه خیلی نازی و هیکلش هم روی فرم بود

2M

سکس کردی وقتی دیدمش و قیافه خیلی نازی و هیکلش هم روی فرم بود

سکس کردی تو ماشین نشستیم تا شهریار با هاش رفتم . خلاصه مخشو زدم گفتم عاشقت شدم. و حسابی مالودمش و دستم رفت تو شورتش و چشماش یک حالت خاصی شده بود.

برای اینکه تابلو نشه کاپشنمو گذاشتم روی پاش تا دستم معلوم نشه راننده از اون بیقا بود بعد از این ماجرا 2 هفته بعد خرش کردم بزور آوردمش خونه به بهانه اینکه مجسمه سازم بیا مجسمه ها را ببین.

از من قول گرفت بهش دست نزنم.ولی دوستان همه می دونیم دختری که بیاد خونه خودش می دونه سند دادنش امضا شده.میگفت تا حالا با کسی سکس نداشته سکس کردی.

وقتی 1 ساعت با هاش صحبت کردم راضی شد فقط پیرهنشو در بیاره.دستم بردم زیر سینه اش حسابی مالوندم و آرام آرام نوک سینه هاش سخ شده بود خوردم.

بزور شلوارشو از پاش در آوردم سکس کردی وقتی دیدمش پوست سبزه ای داره و قیافه خیلی نازی و هیکلش هم روی فرم بود.

خودم کاملا لخت شدم و کیرم را گذاشتم زیر شورتش سکس کردی هی بالا و پائین کردم دیدم صداش در آومده. شورتش که در آوردم قسم می خورد تا حالا با کسی سکس نداشته راست می گفت از یک نشونه فهمیدم.

آنهم اینکه وقتی یک مشت کرم به سر کیرم زدم بزور تو سوراخ کونش میرفت و گریه اش گرفته بود سکس کردی البته کونش از اون طاقچه ای بود که من خیلی دوست دارم.

سلام سونیا هستم 19 سالمه. وقتی 15سالم بود با یه پسر 18 ساله دوست شدم اسمش نیما بود سه ماهی با هم دوست بودیم که نیما کافی شاپ باز کرد منم هر وقت می تونستم مادر پدر رو بپیچونم می رفتم پیشش .

فکر کنم بار سوم یا چهارم بود که منو برد تو آشپزخونه ی کافی شاپش (نمیدونم شاید یه اسم دیگه ای داشته باشه.) اون موقع ها خیلی به نیما وابسته بودم نمیشه گفت کمبود محبت داشتم ولی دختر تنهایی بودم که تازه.

خودشو شناخته بودو فکر میکرد یه دنیاستو یه نیما . تابستون بود من تازه میرفتم اول دبیرستان تا اون روز فقط 2بار فیلم سوپر دیده بودم و این کل اطلاعات سکسیم بود بگذریم داشتم می گفتم منو برد تو اون اتاقک.

من زیاد اهل سکس نبودم ینی بیشتر میترسیدم ولی از عشق بازی قبلش خوشم میومد منو چسبوند به دیوار لباشو اروم گذاشت رو لبامو یهو دلم ریخت حس جالبی داشتم داشتم کیف میکردم اونم وحشیانه لب میگرفت.

یکدفعه انگاری پردش پاره شده باشه جیغی زد سکسی‌ کردی

یه دستش رو سینم بود و داشت میمالید شرتم داشت خیس میشد دکمه مانتو مو باز کرد دیکه داشتم بی حال می شدم شاید واستون خنده دار باشه ولی من خیلی تحریک پذیرم. یه تاپ دکلته تنم بود تاپو کشید.

پایینو سوتینمم باز کرد اروم سینمو میمکید اون موقع سینه هام کوچیک بود شاید به 70 ام نمیرسید من هیچ حرکتی نمیکردم انگار مسخ شده بودم وقتی از خوردن سینه هام خسته شد دیدم داره شلوارشو.

میکشه پایین گریم گرفته بود می ترسیدم می خواستم فرار کنم ولی انگار فلج شده بودم نمی خاستم نیما رو ناراحت کنم میترسیدم اگه مقاومت کنم از دستش بودم با پایان وجود تسلیم نیما و خواسته هاشو این.

وابستگیه بچگانه شدمو تو تاریکی اون اتاق لعنتی بی صدا اشک ریختم . وقتی کیرشو در اورد زل زدم بهش نور کم بود ولی بزرگیش معلوم بود بهم گفت می خوریش؟ مظلومانه گفتم نه اونم مظلومانه.

اصرار کرد آخرش مجبورم کرد .که با ورود کیرش به دهنم چند دفه هوق زدم و خودش بی خیال شد.نیما شلوارو شرت منم کشید پایین کیرشو گذاشت لای پام چند دفه جلو عقب کرد بد بهم گفت.

من ترسیدم کشیدم بیرون دیدم دور سوراخ کونش ترک برداشته داره مقداری خون میادبه روش نیاوردم و به کارم ادادمه دادم. خیلی حال میداد از تنگی کونش و بعد کشیدم بیرون و آبمم را ریختم پشت کمرش سکس کردی.

بعد از این زود لباساشو پوشید و با عصبانیت گفت منو بدبخت کردی چه جوری نماز بخونم دیگه دوست ندارم ببینمت.من کلی رو مخش کار کردم ولی بیهوده بود تا 2 هفته زنگ نزد.

یادمه درست 26 بهمن بهم زنگ زد که هنوز تو دفترچه خاطراتم یادادشت کردم. گفت چرا با من سکس کردی و از اینجور حرف هائی که دختره می زنن.

ولی چیزی گفت من شاخ در آوردم گفت می خوام اتاقتو ببینم. فقط همین دست به من دیگه نمی زنی. نمی دونم چرا دخترها اینجوری هستند اصلا نباید بهشون بگی می خوام با هات سکس کن.

خلاصه 2 سال با هاش بودم و این شهوت لعنتی اجازه نمیداد به همین قانع بشیم

دائم سر کیرم را گه گاهی به دهانه کسش فرو میکردم و با دستاش اجازه دخول بیشتر را نمیداد.یک روز خر شدم گفتم برو دکتر شاید حلقوی باشی .جفتمون تو سکس به وابسته بودیم.

به جان مادرم قسم قصد ازدواج با هاش داشتم که حادثه ای همه چیز را بر باد داد سکس کردی گفت رفتم دکتر زنان آزمایش کرد گفت حلقوی هستی.

ولی از نوع ارتجاعی سکس کردی ما هم که از خدا خواسته زدیم توش. ولی ای وای دروغ گفته بود تا کیرم را چند بار بالا و پائین کردم از کسش قدری خون اومد.

و پردش پاره شد از زمانی که پاره شد من را ول کرد ورفت پسر بازی.ما می موندیم و عشق همراه با خاطراتش سکس کردی.

خم شم با دستش سوراخه کونمو میمالید من جز ترس هیچ حسی نداشتم یهو خنک شدم به مقعدم کرم زده بودکیرشو رو سوراخم حس کردم یه فشار داد یه درد نا اشنا و عجییییییب فکر کردم دیگه.

دارم میمیرم یه کم دیگه فشار داد و جلو عقب میکرد می خواستم داد بزنم ولی نمی تونستم می ترسیدم دوستش که تو کافی شاپ نشسته بود بشنوه و آبروم بره فکر می کردم نمی دونه و نیمام بهش نمیگه.

دیگه داشتم از درد بیهوش میشدم. که در آورد. منو بلند کردو خوبوند رو میز پا هامو گذاشت رو شونش منم که انگهر لال بودم. سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم فکر نمی کردم فشار بده یکم.

کیرشو مالید و انگشت کرد بعد یهو فشار داد فک کنم یکم رفت تو که بلند گفتم اخخخ . بیخیال شد و ازم جدا شد ابش اومده بود و تو ظرفشویی خالیش کرد و بهم گفت لباسامو بپوشم.

از اون روز تا سه سال من نمی دونستم پرده دارم یا نه . جرئتم نداشتم که به کسی بگم… و این داستان ادامه داردنوشته‌ سونیا همه چی از یه دوستی بچگانه شروع شد.

گاییدن کون فیلم سکس کارتونی سکس خفن سکس پورن استار داستان سکس شهوانی داستان‌های سکسی‌ سکس مامان سکس حشری ایرانی سکس زوری
persian middle man deepthroting a hooker and fuck her-به دختره میگه کسرم توشه ایرانی
سکس خفن